(دیپلماسی صلح عادلانه در سیره پیامبر اعظم(ص Power Manifestations of the Sirah (Persian)

Developing Just Leadership

Author(s): Zafar Bangash

Publisher: Islamic World Peace Forum (IWPF)

Published on: Jumada' al-Akhirah, 1434 2013-05

No. of Pages: 376

در کل، به نظر می رسد که هنوز سطح مطالعات مربوط به شناخت پیامبر اکرم(ص) در وضعیت مناسب نبوده و در این زمینه کاستی های زیادی وجود دارد، به طالعاتی که با تمرکز بر سیره پیامبر، به مسائل روز جهان اسلام و جهان بشری تمرکز نموده و برای پرسش های کنونی پاسخ مناسب، معتبر و تطبیقی از سیره ایشان استخراج نماید.

به تعبیر مقام معظم رهبری، هنوز اقدامات صورت گرفته در این زمینه، پاسخگوی نیازی که جامعه بشری به آگاهی از این پیامبر جهانی و پیامی که ایشان برای بشریت دارند، نیستند. ضمن اینکه این کمبود آگاهی یا درک نادرست از سیره ایشان، به ویژه در فضائی که دشمنان اسلام به صورت ساختگی و جعلی ایجاد نموده و به تحریف رسالت یا محورهای عملکرد ایشان پرداخت هاند، موجب گردیده جریانی در غرب علیه اسلام و این پیامبر معظم پدید آید و به توهین و دیگر اقدامات ضدالهی در چارچوبی کلان از «اسلام ستیزی » منجر گردد. از همین روست که توسعه مطالعات در این زمینه، وظیفه هر مسلمان و مجمع اسلامی است و مجمع جهانی صلح اسلامی نیز با برنامه ریزی تولید و نشر اثر حاضر، گامی در راستای ایفای مسئولیت خود و توسعه گفتمان نبوی در حوزه دانش و مطالعات صلح برداشته است.

در خصوص موضوع این کتاب، به نظر می رسد که توجه به نکات زیر ضروری است به ویژه در تشریح اینکه محتوای قرآن کریم و سیره پیامبر و سایر ائمه، مبتنی بر استقرار نظامی عادلانه در جهان است تا در پرتو آن، صلح، امنیت و کمال مادی و معنوی برای بشریت تضمین گردد.

-1 گفتمان و خط مشی مبتنی بر اصالت صلح در اسلام

در قرآن کریم، به کرات بر ایجاد صلح و الزام مسلمانان و جامعه اسلامی به پیروی از منطق صلح تاکید و تصریح شده است. به عنوان نمونه، در آیه 61 سوره مبارکه انفال آمده است: «و اگر تمايل به صلح نشان دهند، تو نيز از در صلح درآ، و بر خدا ت يكه كن كه او شنوا و داناست » )انفال: 61 ( در سوره مبارکه بقره )آیه 208 ( نیز صلح به مثابه خیر در برابر شر جلوه نموده و عدم پاسداشت صلح، به عنوان پیروی از شیطان یا دشمن آشکار مومنان تلقی شده است: اي كساني كه ايمان آورد هايد! همگي در صلح و آشتي در آ ييد و از گا مهاي شيطان پيروي نكنيد كه او دشمن آشكار شماست.

بند 45 پیمان مدینه با تأسی به قرآن کریم، اولویت صلح و ترک مخاصمه در روابط مسلمانان با قبائل عضو این پیمان را چنین تصریح نموده است: «اگر آنان مسلمانان مخلص را به ترک مخاصمه دعوت کردند، مسلمانان ملزم به رعایت آن هستند، مشروط بر آن که صلح شامل کسانی نباشد که با اسلام سر جنگ دارند .»

از این رو، برخلاف ابهام ساز یهای غرب، اسلام اصالت صلح را تصریح نموده و برای جنگ چنین اصالتی قائل نیست. جنگ به صورت استثنائی، در شرایط معین و محدود تنها در چهارچو بهایی مشروع و موجه امکان اعمال می یابد و اساساً عنوان «اسلام »

که به معنای صلح و صفا و برگرفته از صفات خداوند متعال است، بازتابی از همین تقدم صلح است.

گفتمان صلح اسلامی یا صلح جهانی ماندگار در پرتو قرآن کریم و سیره ائمه معصومین، دارای عناصری اساسی در شکل و محتوا است که نیازمند مداقه، مطالعه و بررسی همه جانبه علمای دینی است. اما در این نوشتار، با رهیافت تبیین اختصاری، به چند محور از محورهای مهم این گفتمان اشاره م یگردد.

الف- حاکمیت الله و صلح الهی

همانگونه که گفته شد، در نگاه اسلام و سیره پیامبر(ص)، صلح در زمینه و بستر عدالت است که استوار می گردد. اما منشأ و منبع صلح عادلانه نیز خداوند متعال، خواست و احکام اوست. خداوند متعال، منشأ همه خوبی ها و صفات پسندیده از جمله صلح، عدالت، امنیت و آرامش است. در نگاه اسلامی، همه امور حیات و ممات انسان در مشیت و خواست الهی تعبیر و تعریف می شود و هم اوست که صلح را به مخلوقات خود هدیه فرموده است. از این منظر، صلح برگرفته از خداوند و صفات باری تعالی و هدیه او به جامعه بشری است و نمی توان صلح جامع را بر اساس معیارها یا محتواهای انسانی، غیرثابت یا فاصله دار از فطرت و آموز ههای دینی تعریف نمود. در غیر این صورت، صلح همان خواهد شد که مدام در گذر تاریخ تعقیب شده و جز تخریب جوامع، شکل گیری جنگ های فراگیر، فجایع جهانی، مرگ و کشتار گسترده انسا نها، فقر و نابرابری های شدید، تروریسم و تخدیش کرامت انسانی، دستاوردی برای بشریت نداشته است. بدون شک، درک همین نکته یعنی تفکیک صلح انسان مدار غرب )و غالب در جهان مادی گرای امروز( از صلح خدامحور )مبتنی بر اسلام( م یتواند زمینه ساز طرحی نو و اهتمامی جدی برای پایه ریزی گفتمانی جدید در روند صل حطلبی و عدالت خواهی جهانی باشد؛ امری که مجمع جهانی صلح اسلامی به عنوان سازمانی مرد منهاد آن را در قالب «صلح عادلانه، گفتمان مشترک هانی » در سطح نخبگ ی تشکل های مدنی و نهادهای بی نالمللی مطرح نموده و در دست پیگیری قرار داده است.

از همین رو، پیامبر اسلام در آغاز تمامی نام ههائی که برای فرمانروایان ملل ارسال نموده است، تاکید داشته که «خداوند پاک و منزه، سرمنشأ صلح » است. نهایتاً پیام این رویکرد الهی و اسلامی برای جامعه انسانی و بشریت اینست که صلح واقعی نیازمند انطباق با منبع واقعی و حقیقی آن است. از آنجا که خداوند منبع صلح است، صلح تنها در صورت سازگاری با مسیر الهی تحقق پذیر می گردد. به تعبیر بهتر، در پناه تبعیت از خداوند، خدامحوری و کمال جوئی خداگونه است که می توان به صلح واقعی دست یافت.

ب- ابتنای سامانه صلح بر منطق عدالت

ماهیت اسلام با عدالت و صلح گره خورده است. در این میان، تقدم با عدالت است و این عدالت است که قادر است صلح آفرین باشد. اهمیت عدالت تا بدان حد است که اساساً تمامی پیامبران الهی مبعوث شدند تا عدالت را در جوامع برقرار سازند. به تعبیر قرآن کریم: «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند ».)سورۀ مبارکه حدید، آیۀ 25 ( تنها در صورتی که عدالت در جامع ه حاکم شود، صلح برقرار م یگردد. پیش از اسلام در جزیر هالعرب جلوه های عدالت بسیار اندک بوده یا اصلاً وجود نداشت؛ قوی ترها به ضعیف ترها ستم و از آنها بهره کشی می کردند. رسول خدا (ص) با انعقاد پیمان مدینه، عدالت را به عنوان یکی از اصول بنیادین جامعه نهادینه فرمودند.

برخلاف ادبیات رایج امروز که صلح را در «نبود جنگ » تصور می نمایند، صرف فقدان درگیری و تنش منجر به برقراری صلح نم یشود بلکه شرط لازم برای لح ماندگار و واقعی در جامعه، استقرار عدالت است. از این رو، هرگاه در جامعه عدالت حاکم باشد، می توان گفت صلح در آن جامعه حکم فرما است.

نطق جعفرابن ابیطالب در پاسخ به پرسش نجاشی، مولفه های صلح عادلانه درحوزه ملی درون ملی را به خوبی منعکس می سازد. به گونه ای که برای استقرار یک صلح عادلانه در اجتماع داخلی باید باورها، ادارکات، رفتارها و ساختارهای اجتماعی و فرهنگی بر پایه منظومه ای از نوعدوستی، احترام، کمال یا عدالت استوار گردد. در پاسخ جعفر بن ابیطالب به نجاشی آمده است: « ای پادشاه! ما در جاهلیت و فساد بسرمی بردیم، از ب تها پیروی م یکردیم، مردارخوار بودیم و هرگونه ب یعدالتی را مرتکب می شدیم. احترامی برای خویشاوندان خود قائل نبوده و همسایگان را یاری نم یکردیم.

آنگاه خداوند پیامبری به سوی ما فرستاد از خود ما، کسی که از اصل و نسب، صداقت، امانتداری و پاکی اش اطلاع داشتیم. او از ما خواست تنها خدا را بپرستیم و تمامی سن گها و ب تهایی را که همانند اجداد خود تکریم می کردیم، نفی کنیم. به ما امر کرد همیشه سخن راست بگوییم، به عهد و پیمان خود وفا کنیم، خویشاوندان خود را یاری کنیم، با همسایگان خوش رفتاری کنیم از خوردن خون و چیزهای حرام خودداری و از زنا، عهد شکنی و شهادت دروغ پرهیز کنیم. او ما را از خوردن مال یتیم و تهمت دروغ زدن به زنان شوهردار منع کرد. به ما امر کرد خدای یگانه را بپرستیم، هرگز شریکی برای او قائل نشویم، نماز را برپا داریم، روزه بگیریم و زکات بدهیم. ما به او و آنچه از جانب خدا برای ما آورده ایمان داریم و از آنچه امر کرده و منع کرده تبعیت می کنیم. با این حال مردم ما سعی کردند ما را از دین مان برگردانند و در این راه دست به آزار و اذیت ما زده و رنج و مشقت های زیادی بر ما تحمیل کردند، تا شاید ما را به کارهای غیراخلاقی گذشتگان برگردانند. وقتی آنها ما را ناجوانمردانه آزار داده و زندگی در مکه را بر ما سخت کردند ما کشور شما را انتخاب کرده به اینجا آمدیم تا در پناه حمایت شما در صلح و آرامش و عدالت زندگی کنیم .»

ج- دیپلماسی به مثابه تولید قدرت نرم و چارچوب برقراری صلح

یکی از مجاری عینیت بخشی به تاکید اسلام بر اصالت صلح، کاربست دیپلماسی در روابط مسلمانان با دیگر قبائل )حکومت های وقت( بوده است. پیامبر گرامی اسلام به صورت مداوم از ظرفیت های دیپلماسی و گفتگوی همکارانه و تعاملی برای برقراری صلح و امنیت در جزیر هالعرب استفاده نمودند. حتی ضمن ارسال پیام جهانی خود به حاکمان سایر ملل و کشورها نیز اصل همزیستی و همکاری سازنده را برای پیشگیری از بروز منازعات و تضمین گسترش حکومت حق در عین تامین امنیت ملل مورد اهتمام داشتند.

انواع نام هها و مکاتباتی که آن حضرت به ملل دیگر داشت هاند، هم از حیث شکل و هم محتوا نشان می دهند که ایشان اولویت دعوت به اسلام و انتقال پیام الهی خود به دیگر جوامع را در گستره ای متضمن برقراری صلح و عدالت، عملیاتی نمودند. در این زمینه، به جای جنگ های اعلام نشده و مخفی یا لشکرکش یهائی که در آن دوران برای توسعه طلبی ارضی مرسوم بوده است، پیامبر(ص) نام ههائی محترمانه با رعایت اصل احترام متقابل، اعلام رسالت و پیام الهی، دعوت به پذیرش اسلام و برشماری آثار این پذیرش ارسال م یفرمودند و در برخی از موارد نیز با انعقاد پیما نهای صلح و مودت، نسبت به تضمین صلح در روابط دوجانبه ضمان تها و تضمین های لازم را برقرار م ینمودند. «دعوت قدرت های کوچک محلی به یک چارچوب عادلانۀ غیرتهاجمی بر اساس حقوق و مسئولیت های مشخص متقابل » عظمت اسلام را ارتقا داد و زمینه های تشکیل حکومت بزرگ و مقتدر اسلامی را فراهم نمود. عملکرد پیامبر (ص) نشان م یدهد که کوشش سیاسی مناسب در راه انعقاد قرادادهایی که برای طرفین مفید و مبتنی بر احترام به نیازها و منافع مشروع هر دو طرف باشد، همیشه بر تلاش های نظامی در جهت خنثی سازی واکنش های منفي مربوط به نقض توافقات و قراردادهایی از این دست، ارجحیت دارد.

در واقع، اولویت صلح در اسلام و سیره پیامبر(ص) را می توان از طریق ابتکارعمل آن حضرت در انعقاد پیمان های صلح و دعوت به انعقاد آنها دریافت. دعوت به صلح، آن هم برای پیامبر الهی که از قدرت و پشتیبانی خداوند بهره مند بوده و در عین حال از منابع عظیمی قدرت نرم و سخت برخوردار شده است، از طینت پاک و احساس مسئولیت ایشان در برابر سرنوشت بندگان خداوند حکایت دارد.

د- ترکیب قدرت نرم و سخت در راهبرد پیامبر(ص)

اساس رسالت پیامبر اسلام، دعوت جهانیان به دینی است که خداوند متعال به عنوان دین خاتم معرفی فرموده و ستون های آن را در قرآن کریم استوار نموده است. از این رو، هسته مرکزی ماموریت پیامبر، آگاهی بخشی به ملل نسبت به حقانیت این دین و جذب آنها به باورها و رفتارهائی چیزی است که خداوند مقرر فرموده است. در نتیجه، بُعد قدرت نرم در ماموریت پیامبر بسیار برجسته بوده است. این قدرت نرم و معنوی، از یک سو منبعث از جذابیت پیام الهی و از سوی دیگر، برگرفته از شخصیت پیامبر(ص) به عنوان انسان کامل و رفتار جذاب و تاثیرگذار ایشان در دوره رسالت بوده است. در واقع، هدف پیامبر آزاد کردن قلوب مردان و زنان بود. مسلمانان نیز به پیروی از سنت ایشان هر زمان وارد سرزمینی می شدند صلح و عدالت را برقرار کردند.

این امر عامۀ مردم را که دچار سرخوردگی شده بودند به اسلام جذب نمود. به تعبیر نویسنده اثر حاضر، همین قدرت نرم بوده که بر پایه آن «پیامبر (ص) در مدت زمان کوتاه دوران رسالت خود ) 23 سال( قدرتی بلامنازع )بر محوریت صلح و عدالت( کسب کرد. پس از آنکه آن حضرت در مکه پیروان معدودي برای خود فراهم کرد، توانایی تشکیل دولت اسلامی در مدینه را به دست آورد و ظرف مدتی کمتر از 10 سال تمامی شبه جزیرۀ عربستان را عملاً تحت نفوذ خود درآورد. این تغییر و تحول شگرف نتیجۀ برنامه ریزی دقیق، پیمان های اتحاد، روابط راهبردی و استفادۀ اندیشمندانه از قدرت سخت برای خنثی کردن توان دشمنان، بدون توسل به تخریب یا قتل عام کامل )بلکه با تکیه بر صلح عادلانه، رحمت و مهرورزی نهفته در اسلام(، حاصل شد .»

اما پیامبر در برابر تهدیدهای سختی که علیه اسلام و مسلمانان وجود داشته است، به قدرت نرم اکتفا ننمود و با تکیه بر تناسب دفع تهدید و پدافند با ماهیت تهدید و تهاجم دشمنان، به ایجاد و توسعه قدرت سخت نیز همت گمارد. آن حضرت با بکارگیری فنون و دانش دینی و استقرار راهبردهای بازدارندگی و واکنش موثر در برابر تهدیدها، سازمان دفاعی موثر و کارآمدی را در ستون مسلمانان و دولت اسلامی استقرار نمود که نه تنها در برابر تهدیدهای نظامی مشرکین جزیره العرب کارساز بود بلکه توانست قدرتها و امپراتوریهای زمان را نیز به زانو در آورد. شکست ارتش مجهز و آزموده ساسانی در برابر اقتدار سخت و نرم نیروی اسلام، از نمونه های راهبری، تدبیر و راهبرد قدرت نرم-سخت پیامبر(ص) در مدیریت تهدیدهای نظامی بوده است.

-2گستره جهانی گفتمان کرامت انسانی در سیره پیامبر اعظم(ص)

یکی از ابعاد مهم ماموریت الهی پیامبر اکرم نسبت به بندگان، که در سیره ایشان نیز نمود دارد، جهانی بودن رسالت ایشان و اجرای آموزه های اسلامی است. بدین معنا که حضرت محمد مصطفی(ص) به مثابه پیامبر رحمت، برای نجات بشریت و هدایت آنها به سوی تعالی و سعادت مبعوث شده است و محتوای احکام اسلام آن گونه که در قرآن کریم است و همچنین احکام برآمده از سیره پیامبر نیز عمدتاً خطاب به بشریت می باشند.

تعبیر قرآن کریم مبنی بر «الذین آمنوا » ترجمان همین جهانی بودن رسالت و گستره جهانی اجرای موازین دینی است. به تعبیر کتاب حاضر، «صفات ناشی از این آموزه ها، پیامبر را برای پذیرش بار سنگین مسئولیت در پیشگاه پرودگار متعال و به تبع آن بشریت مجهز می کرد. همانا خواست خداوند بر روی زمین دفاع از حقوق کسانی است که به واسطۀ فساد قدر تها مورد ستم و تحقیر قرار گرفت هاند، و نیز وارد کردن عدالت در چارچوب اجتماعی روابط طبیعی میان انسان هاست. این معنی اتحاد و به کا رگیری آن در کارکردهای حکومتی است. بدون وجود یک ابزار دولتی نم یتوان تمامی این فعالیت های امت را ساما ندهی و اجرا کرد .»

انعقاد پیمان مدینه به مثابه یک قرارداد اجتماعی گسترده و فراگیر بود که در آن نه تنها سرنوشت امت اسلامی بلکه سرنوشت جوامع دیگر انسانی نیز در آن پیش بینی گردید. در این پیمان، پیامبر برای آحاد جوامعه مرتبط، صلح و امنیت را تضمین نمود. به تعبیر دیگر، سرنوشت همگانی بخشی از شاخص های مهم در محتوای سیره نبوی است.

«پیامبر (ص) در پیمان مدینه به نكتۀ بسيار مه متری اشاره فرمودند. آن حضرت نه تنها نیازها و دغدغ ههای پیروان خود را مدنظر قرار م یدادند بلکه نیازها و دغدغه های غیر مسلمانان از قبیل مشرکین و یهودیانی که در مدینه و اطراف آن زندگی م یکردند را نیز در نظر داشتند ». و بدین ترتیب بود که پیامبر اسلام به عنوان یک قانونگذار در میان ملل و جوامع طرف این پیمان شناخته شد که کارکردهای تقنینی ایشان در پرتو وحی و تشریح احکام قرآنی، مورد پذیرش همگان قرار می گرفت.

پیمان مدینه که دستاورد اهتمام و عنایت ویژه پیامبر اکرم(ص) بود، به گواهی اندیشمندان بزرگ جهان، اولین قانون اساسی بشریت است که در آن شالوده های حقوق ملل با تاکید بر تضمین عدالت، صلح و امنیت انسا نها پایه ریزی شده است.

مقبولیت این قانون اساسی آن هم در شرایطی که اکثریت مردم مدینه دین اسلام را نپذیرفته بودند، از عمق و ارتباط مفادی و محتوائی این پیمان با فطرت، نیازهای فطری و طبیعی انسا نها و جوامع داشته است. پیامبر اکرم(ص) به عنوان موسس و طراح این پیمان، خود از نخستین کسانی بود که التزام به رعایت و اجرای سند مذکور را پذیرفت.

در بلندنظری و عنایت این حضرت به کرامت انسانی، همین نکته بس که منشور 47 ماده اي مدینه را بر اساس تساوی حقوق و آن چه امروزه تساوی در برابر قانون شمرده می شود، تنظیم فرمودند. در واقع، آن حضرت برای یهودیان و مسلمانان حقوقی یکسان قائل شد که البته این امر، تنها نمادی از خصایص والای ایشان از نظرعدال تخواهی، انصاف و سخاوت نسبت به نوع بشر به عنوان بندگان الهی است.

با این حال، باید توجه داشت که این تاکید بر کرامت انسانی، به معنای پیروی از اومانیسم به مفهوم غالب در ادبیات امروز غرب نیست. از دید اسلام، حاکم مطلق خداوند است نه انسان، و انسان تنها جایگاه خلیفۀ خداوند متعال بر روی زمین را دارد. انسان تابع قوانینی است که خداوند مقدر نموده است. بنابراین، قوانین اسلام از تمایلات بشری در زمانی خاص تبعیت نمی کنند. در واقع، این رفتار انسان است که با معیار حق و حقیقت سنجیده می شود، نه آن که حق، با رفتار انسان ارزیابی شود. به تعبیر دیگر، انسان نم یتواند با خودمحوری و خودخواهی، معیار حلال و حرام یا حق و باطل را نظر شخصی یا منفعت خود قرار دهد. بلکه معیار در این زمینه، آن چیزی است که خداوند خالق انسان مقرر فرموده است.

فرجام سخن

اثر حاضر، برگردان فارسی کتابی است که دکتر ظفر بنگاش، محقق مسلمان و مدیر مؤسسۀ اندیشۀ اسلامی معاصر در تورنتو کانادا با عنوان «نمودهای قدرت در سیره پیامبر اکرم(ص) » تالیف نموده و توسط انتشارات دانشگاه کمبریج در سال 2011 منتشر و در بسیای از نقاط مهم فرهنگی جهان توزیع شده است. مطالعه اثر حاضر از چند جهت قابل توجه و تاکید به نظر می رسد:

تمرکز بر دیپلماسی پیامبر اکرم(ص) به ویژه بازنمائی گفتمان صلح و عدالت درسیره ایشان؛

تمرکز بر تطبیق و مقایسه جوامع و پدیدارهای اجتماعی مرتبط با اسلام در دوران ظهور آن و در دوران معاصر؛

تلاش برای ارائه چارچوبی جدید برای شناخت ابعادی از شخصیت الهی پیامبر(ص) از طریق واکاوی نمونه هائی از رفتار ایشان؛

ارائه جنبه هائی از پیام جهانی پیامبر(ص) به مثابه پیامبر صلح و رحمت برای جامعه بشری و ترسیم جهان بودن ماموریت، گفتمان و آموزه های این پیامبر خاتم؛ عرضه نمون ههائی از اولویت تعالی و کرامت انسانی در آموزه های دینی و به ویژه سیره پیامبر(ص) در پاسخ به اتهامات دشمنان اسلام که تلاش نمود هاند جنگ و خشونت را به این دین خاتم و ائمه طاهرین نسبت دهند.

مجمع جهانی صلح اسلامی با تاکید بر نیاز امروز جهان اسلام به اهتمام جدی برای مقابله با اسلام هراسی یعنی دسیس هها و ترفندهای غرب علیه اسلام و مسلمانان به ویژه علیه پیامبر اکرم(ص)، اقدامات مطالعاتی گسترده ای را در این زمینه به عمل آورده که اثر حاضر، نمونه ای از آنها است. امیدواریم که با گسترش هرجه بیشتر دانش و آگاهی عمومی از شخصیت نورانی این پیامبر صلح و رحمت، گفتمان صلح عادلانه که برایند پیام جهانی اسلام و اهل بیت (س) برای جهانیان است، استقرار یافته و انسان ها با زدودن پرد ههای خودخواهی و منفع تجوئ یهای مبتنی بر لذایذ مادی، مسیر تعالی و کمال الهی را بازیابند.

به تعبیر مولانا، «پس معلوم شد که اصل، محمد(ص) بوده است که لولاک ما خلقت الافلاک. و هر چیزی که هست از شرف و تواضع و حکم و مقامات بلند، همه بخشش است و سایه او. زیرا که ازو پیدا شده است »

ضمن تقدیر از نویسنده محترم این اثر که نسبت به برگردان آن به زبان فارسی موافقت و ابراز خوشحالی نمودند، شایسته است از کمیته علمی مجمع جهانی صلح اسلامی و عزیزانی که در امور ترجمه، نظارت بر ترجمه، تطبیق و ویراستاری تخصصی این اثر قبول زحمت نمودند، به ویژه اهتمام و همکاری حجت الاسلام سالار، جناب آقای دکتر فواد ایزدی، نظارت دکتر نادر ساعد، ترجمه اکبر بتوئی، سپاس خود را ابراز نمایم. برای همه عزیزان توفیق روزافزون در خدمت به نشر و ترویج فرهنگ اسلامی و سیره اهل بیت(س) آرزومندم.

Related Books

Privacy Policy  |  Terms of Use
Copyrights © 1436 AH
Sign In
 
Forgot Password?
 
Not a Member? Signup

Loading...